حالا که دیگر خرابکاری این نهاد غیرقانونی از حد گذشته، اعلام میکنند گشت ارشاد نداریم، بلکه نامش عفاف و حجاب، امنیت اخلاقی و... است!
سپس نیز میگویند قانون است و باید رعایت شود.
خب بردهداری هم قانون بود. قانون خیلی سفت و سختی هم داشت. اما چون احمقانه بود، سرانجام لغو شد.
سالهای گذشته با جرات میگفتند ورزشکاران ما در مسابقات با نفرات اسرائیلی روبرو نمیشوند.
این سالهای اخیر، حتی بزرگداشت هم برای چنین ورزشکارانی برگزار میکردند.
حالا اول میگویند ورزشکار ما آسیب دیده است. اما وقتی گروه پزشکی مسابقات وارد موضوع میشود، آن قدر میدهند کشتیگیر بیچاره میخورد، تا در هنگام وزنکشی سر وزن نرسد!
احتمالا و با این اوصاف، دیگر از بزرگداشت و... هم خبری نیست. چون خبر رسمی آن، دوباره منجر به واکنش نهادهای بینالمللی مربوطه میشود.
وقتی جرات کاری را ندارید، آخر چرا...؟
حدود ۴٠ سال پیش، ما ملت داشتیم زندگیمان را میکردیم که حضرات آمدند و گفتند آی ملت کجایید که این آمریکا فریبکار است و شیطان بزرگ است و نمیشود بهش اعتماد کرد و چه و چه...
مردم هم به حضرات نورسیده گفتند باشد شما درست میگویید، حالا باید چکار کنیم؟ حضرات هم گفتند باید بگویید مرگ بر آمریکا، و ما مردم هم گفتیم چَشم.
ادامه مطلب ...
فارغ
از اینکه بخواهیم دنبال خوب و بد و قضاوت بگردیم، و جدا از کارهای درست و
اشتباه هر یک از این دو در آن دوره و مقطع زمانی، باید به قانون اساسی وقت
مراجعه کرد.
شاه طبق قانون اساسی مشروطه اجازه خلع نخستوزیر را در غیاب مجلس داشت و در ٢۵ مرداد مصدق را خلع کرد.
یعنی در ٢٨ مرداد کودتایی علیه نخستوزیر مستقر رخ نداد. چون طبق قانون، مصدق دیگر نخستوزیر نبود.
به صفحه تلگرام ما بپیوندید، تاربرگ تاریخ میانه: